محدودیتها
تکیهگاهاش را در جریان اصلی دوایر اقتصادی، موفقیتش روی سالهای اخیر بهطور افزایشی به مبارزه طلبیدهشده که رشد تعدادی مثال بودهاست که به نتایج قابلانتظار حق تقدم ندادهاست. EOI حساسیت بازار را عوامل برونروینده افزایش میدهد و تا حدی مسئول به خاطر زیان ۱۹۹۸ بحران اقتصادی برای اقتصاد کشورها رفتار شدهاست که صنعتی سازی جهتدار صادرات را استفاده کرد. همچنین برای فقدان تنوع محصول انتقاد شدهاست که برتری نسبی اقتصاد شان را تعقیب میکنند، که اقتصاد را بهطور بالقوه ناثابت میکند اگر برای مطالبه تخصصشان اتفاق بیفتد این در طول بحران مالی ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۰ و پس رفتگی جهانی متعاقب آن اتفاقافتاد. انتقادات دیگر که صنعتی سازی جهتدار صادرات را در برمیدارند موفقیت کالای صادره را محدود کردهاست اگر اقتصاد یک کاهش در شرایط تجارتش را تجربه کند، که قیمت صادراتش در یک نرخ آهستهتر به جای وارداتش دارد افزایش پیدا میکند. این حقیقت خیلی از اقتصادهاست برای هدف گرفتن برتری نسبی شان در کالاهای اولیه که آنها یک مسیر بلندمدت برای رد کردن قیمتها دارند، با این وجود در نظریه سینگر یادداشتشده که انتقادات این تز مثل تناقضات عملی اتفاق افتادهاند. همچنین تابع کالای خام به عنوان کالاهای اولیه قیمت باورنکردنی کمی دارند، بدون قدرت معین که منجر به یک تغییر بدون تناسب بزرگ در قیمت تقاضا برای آنها میشود. مسئله این است که (IOE) از پیش فرض میکند که یک حکومت با شناخت بازار برای یک صنعت سوبسیدها را برای پیشرفت یک سرمایهگذاری خوب در آینده در نظر میگیرد. توانایی هر حکومت محدود است اگر از میان عمل متقابل طبیعی نیروهای بازار بین عرضه و تقاضا اتفاق افتاده باشد. یک برتری نسبی عامل بالقوه همچنین بهرهکشی یک مبلغ چشمگیر سرمایهگذاری است که حکومتها را ملزوم میکند فقط یک مقدار محدود را بتوانند تولید کنند. در خیلی از LEDCها لازم است که شرکتهای چندملیتی که سرمایهگذاری مستقیم خارجی را فراهم میکنند، شناخت، مهارتها و پرورش لازم برای توسعه یک صنعت و برتری نسبی آینده را داشته باشند.